مثله یک بلندیه شب می تونی واسم بخونی

مثل یک ستاره تا صبح توی قلب من بمونی

هوس دیدن ماهت تو دلم بهونه کرده

اشک شوق دیدن تو تو دلم دوباره لونه کرده

توی این هوای موندن

غم تو بهونه کرده

داره دیگه صبر من می بره

بگو هست و نیست من کجایی

سمنم باغ گلم یار قشنگم

دیگه بی تو اینجا موندنی نیس

یا بگو یاکه بخون دوباره بامن

یابده ستاره ای به آسمونم

تو چرا گذاشتی رفتی

دل من دلم شکسته

بغض سینه طاقتم بریده

به خدا فلک به عرشش

من عاشق بریده پی وصل تو نشستم

تو چرا نظر نداری

توچرا به من محل ندادی

من بی فروغ عاشق به که درد دل بگویم

قسمم نده دوباره

سمنم منم خداپرستم

تو خدای ناندیده گویی

من خدای دیده می پرستم

تو خدای آسمانها

تو همان خدای مایی

سرطاعتت نشستم تو بگو کجا بیایم