سیمین بی تو دیگه نمیشه خواب رفت

سیمین بی تو دیگه نمیشه پاشد

سیمین اگه جنون نیاد سراغم

تو بی رگی نمونه ای ندارم

سیمین بگو گناه من چیست

تو آتش فراقت شب و روز و سالها سوختم

چرا کسی کمکی نمیکنه

چرا خابن

نکنه من خابم

بیقرارم بیقرار

بوسه ی داغ تو بیمارم کرده بخدا طاقتی نمونده

یه فکری کن انتظار دارم  ازت

کار توا